شاخص کلیدی عملکرد (KPI) معیاری قابلاندازهگیری برای سنجش عملکرد تولید است. سنجش این معیارها به کسبوکارها کمک میکند تا با جمعآوری، پردازش و تحلیل دادههای خام بینش ارزشمندی را بهمنظور شناسایی نقاط ضعف و فرصتها در اختیار مدیران قرار دهند و همچنین به آنها کمک میکند تا تصمیمات مؤثری را بر اساس دادههای جمعآوری شده اخذ نمایند و نرخ بهرهوری را به حداکثر برسانند.
تأثیرات منفی عدم تعیین شاخصهای عملکرد تولید
اکنون بیایید به این پرسش پاسخ دهیم که؛
عدم تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد چه تأثیری بر کسبوکارها دارد؟
بیانگیزگی کارکنان
نادیدهگرفتن KPIها سبب ناشناخته ماندن اهداف تولید و سردرگمی کارکنان میشود؛ بنابراین پس از مدتی کارکنان انگیزه خود را ازدستداده و با بهرهوری کمتری مشغول به کار میشوند. این امر ممکن است منجر به درک نادرست نیروی انسانی از نحوه انجام فرایندها شود.
عدم آگاهی از فرایندهای جاری
مدیران بدون درنظرگرفتن KPIها اطلاعات نادرستی را از نحوه انجام فرایندها و علل ریشهای مشکلات به دست میآورند. از اینرو ممکن است اقدامات اصلاحی نامناسبی را بهمنظور کاهش انحرافات و هزینهها در پیش گیرند.
نارضایتی مشتریان
عدم آگاهی از فرایندها و ضعف مدیریتی به معنای ناشناخته ماندن نیازهای مشتریان است. این امر مانع از تولید کالاهایی با ویژگیهای موردپسند مشتریان میشوند و در نتیجه نارضایتی آنها را به همراه دارد.
چرا KPI برای تولیدکنندگان مهم است؟
اندازهگیری KPIها برای تولیدکنندگان ضروری است؛ زیرا شاخصهای تعریف شده و قابل اندازهگیری هستند که با صرفهجویی در زمان به کسب و کارها کمک میکنند تا روی مهمترین معیارها تمرکز کرده و عملکرد را در یک دوره زمانی ردیابی، بررسی و بهینهسازی کنند.
از اینرو آنها میتوانند با تعیین KPI مناسب معیارهای مهم کسبوکار خود را شناسایی و اولویتبندی و سپس با استفاده از تجزیه و تحلیل دادهها، بر تصمیمات راهبردی و مهم خود نظارت و روند آینده رویدادها را پیشبینی کنند. در صورتی که KPIها هوشمندانه انتخاب شوند، عملکرد سازمان مثبت میشود و در غیر این صورت، مشکلاتی در ارزیابی عملکرد سازمان بهوجود میآید.
مزایای اصلی انتخاب KPIهای مناسب در هر کسبوکار
مزایای زیادی در ارتباط با استفاده از شاخص های کلیدی عملکردی KPI وجود دارد، برخی از این مزایا عبارتند از:
تفاوت متریک و شاخص کلیدی عملکرد سازمان
متریک معیاری برای نظارت بر عملیات روزانه و تجزیهوتحلیل دادهها است که دید جامعی از نحوه انجام فرایندهای را در اختیار مدیران میگذارد. برای مثال میتوان به میزان رضایت مشتری، نرخ جابهجایی کارکنان و میزان هزینهها اشاره کرد. درحالی که KPI معیاری همسو با اهداف استراتژیک سازمان تولیدی و نشاندهنده دادههایی است که تأثیر مستقیمی بر موفقیت یک کسبوکار دارند.
KPIهای رایج در صنایع تولید
باوجود اینکه شاخص های کلیدی عملکرد تولید انواع مختلفی دارند؛ اما وجه مشترک همه آنها این است که با اهداف استراتژیک مرتبط هستند. در این بخش به بررسی برخی از KPIها میپردازیم:
شاخص کلیدی عملکرد (KPI) مناسب برای هر کسبوکار
معیارهای منحصر به فردی برای هر یک از صنایع تولیدی وجود دارد؛ بنابراین صاحبان کسب و کارها موظف به تعیین معیارهای کلیدی و پیگیری آنها باهدف دستیابی به موفقیت هستندد. در ادامه به بررسی چند معیار مناسب برای صنایع تولیدی میپردازیم.
سرعت تولید
اولین راه برای بهینهسازی خروجی خط تولید، یافتن سرعت خط تولید و تلاش برای منظم نگه داشتن آن است. برای شناسایی ایستگاههایی که دارای سرعت پایین هستند و به نوعی یک ناهنجاری در سرعت نرمال تولید ایجاد کردهاند میتوان از فرمول زیر استفاده کرد:
3*Sigma < | Speed(t) - Average(Speed) |
زمان استاندارد عملیات
معیاری معتبر که سرعت یا زمان لازم برای تولید یک محصول را اندازهگیری میکند.
زمان استاندارد عملیات = زمان پایان فرایند - زمان شروع فرایند
میانگین زمان بین خرابی
محاسبه زمان بین خرابیهای یک دستگاه مکانیکی یا الکترونیکی، در طول عملکرد عادی دستگاه که این امکان تنها برای دستگاههای قابل تعمیر استفاده میشود.
زمان تکت (Takt Time)
هر مرحله از فرایند تولید را به طور موثر و بدون اتلاف مدیریت میکند و نشاندهنده زمان لازم برای تولید یک محصول است. در مجموع، هم برای مدیریت زمان و هم برای پیشبینی مشکلات تولید مفید است. از زمان تکت میتوان در هر مرحله از پروژه و بهمنظور بهبود بهرهوری استفاده کرد. از فرمول زیر برای محاسبه آن استفاده میشود:
Takt Time = زمان تولید ÷ تقاضای مشتری
توقف ایستگاه کاری
مدت زمان از کار افتادن ماشینآلات به عنوان یک معیار مهم در نظر گرفته میشود. از آنجایی که در هر خط تولید دلایل بسیاری برای از کار افتادگی، خرابی تجهیزات و هدر رفت سرمایه وجود دارد، شناسایی و رسیدگی به آنها سبب افزایش کارایی و بهرهوری میشود.
اثربخشی کلی تجهیزات (OEE)
یکی دیگر از معیارهایی که معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد راندمان کلی تجهیزات (OEE) است که با محاسبه عملکرد، در دسترس بودن و کیفیت محصولات تولیدی کارخانه اندازهگیری میشود. OEE به عنوان پارامتری مهم در کنار سایر شاخص های کلیدی عملکرد، به درک بهتر وضعیت موجود کمک میکند.
توان عملیاتی
گرچه پتانسیل تولید هر یک از تجهیزات متفاوت است اما نرخ بازگشت سرمایه (ROI)، پتانسیل عملکرد هر کدام از دستگاهها را تعیین میکند. به عبارتی دیگر؛ تعیین کننده سرعت عملکرد ماشینآلات در بازه زمانی مشخص است. ناگفته نماند؛ خروجی استاندارد میتواند بر اساس توان عملیاتی، استانداردهای صنعت، محاسبه زمان چرخه ایدهآل یا نوع ماشین و سرعت آن محاسبه شود.
کنترل کیفیت
از آنجایی که تولید هر محصول ناقص منجر به از دست دادن بسیاری از مشتریان، کاهش کارایی و افزایش هزینهها میشود میتوان گفت کنترل کیفیت بخش بزرگی از روند تولید را به خود اختصاص میدهد. جالب است بدانید که استفاده از مواد اولیه و منابع ارزانتر در نهایت هزینه بیشتری را برای تولیدکنندگان بههمراه میآورد؛ زیرا هیچکس خواهان یک محصول ضعیف نیست حتی اگر قیمت پایینتری داشته باشد! FabriQC (کنترل کیفیت محصولات رولی) و PartQC (کنترل کیفیت محصولات قطعهای) ابزاریهای سودمندی با قابلیت ارائه گزارش دقیق هستند.